در قسمت قبل موضوع خیانت همسر و بحرانهایی که پس از خیانت همسر برای طرف مقابل ایجاد میشود، عده ای به دنبال هک کردن تلگرام همسر خود می افتند و عذر بدتر از گناه را انجام می دهند. به نحوهی کنترل احساسات و انجام کارهای درست و صحیح بحث کردیم حال به دنبال راهکارهای مدیریت بحران زناشویی اتفاق افتاده میپردازیم و سعی میکنیم راهکارهایی را پیشنهاد داده و بررسی کنیم که به حداقل رساندن آسیب به عواطف و احساسات شخص مورد خیانت و اطرافیان و حتی فرزندانش کمک کند. با ما همراه باشید.
برای دریافت کمک پس از خیانت همسر به چه کسی مراجعه کنم؟
در ابتدا سعی کنید سراغ رسانهها و شبکههای عمومی نروید. این رفتار در صف رفتارهای پرخاشگر وجود دارد و میتواند آسیب زیادی را متوجه نهتنها کسی که خیانت کرده بلکه به خودتان، فرزندانتان و سایر اعضای خانوادهتان وارد کند. علاوه بر این، چنین رفتاری اصلاً به بهبود وضعیت روانی فعلی شما کمکی نمیکند. بهجای چنین رفتاری سعی کنید بهسوی دوستانی که میتوانید به آنها تکیه کنید و از شما پشتیبانی میکنند و یا خانوادهتان روی بیاورید که میتوانند بدون قضاوت به حرفهایتان گوشداده و شمارا آرام کنند. بهتر از این کارها را نیز میتوانید انجام دهید، به یک درمانگر مسائل اجتماعی یعنی کسی که میتواند به شما گوشداده و بهصورت موضوعی توصیههایی را برایتان ارائه کند. برخلاف دوستان و خانواده یک درمانگر حرفهای بهصورت عاطفی با شما و رابطهای که با همسرتان داشتهاید وابسته نیست و بهجای آن بر روی سلامت عاطفی و شادمانی شما در بلندمدت سرمایهگذاری میکند. بنابراین اولویت او این است که شمارا در بهترین تصمیمهایی که میتوانید بگیرید راهنمایی کند و نیازها و تصمیمات شمارا مشخص کند.
پس از خیانت همسرم میخواهم همهچیز را بدانم، آیا این منطقی است؟
بله بایستی بگوییم که چنین رفتاری طبیعی و منطقی است. اکثر افرادی که مورد خیانت قرارگرفتهاند میخواهند در مورد اتفاقی که افتاده است بیشتر از چیزی که فرد خیانتکار میخواهد بگوید بدانند. و چنین حقی را برای دانستن جزئیات نیز دارند، در حقیقت دریافت چنین اطلاعاتی به توانمندسازی فرآیند بهبود کمک خواهد کرد. علاوه بر این، حقیقت به آن اندازه که خیانت تلخ است، تلخ نیست. طبق این گفته فرآیند افشاء نباید بدون راهنمایی از درمانگرهای متخصص و باتجربه انجام شود.
اگر بیشتر با همسرم روابط زناشویی برقرار کنم ممکن است دروغگوییاش را متوقف کند؟
خیر. هزاران بار نه. از دست دادن ۱۰ پوند وزن، پختن غذاهای موردعلاقهی او، پوشیدن لباسهای جذاب و تلاشهای بیوقفه برای جذاب شدن فایدهای ندارد. به خاطر داشته باشید که شما باعث فریبکاری او نشدهاید. بنابراین یکگوشه ننشینید و فکر کنید که اگر من زیباتر/پولدارتر/جوانتر یا هر چیز دیگری بودن چنین اتفاقی نمیافتاد؛ به این دلیل که چنین چیزی حقیقت ندارد. بههرحال چرا میخواهید باکسی که به او اعتماد ندارید رابطهی جنسی داشته باشید؟ ممکن است که چنین کاری به شما برای چند دقیقه احساس خوشآیندی بدهد. اما مشخصاً هیچچیز را درست نخواهد کرد. گاهی اوقات وقت روابط رمانتیک میرسد اما در چنین وضعیتی وقتش نیست.
پس از خیانت همسرم میتوانم مرزهایی مشخص کنم؟
مشخصاً اولین مرزی که باید مشخص شود این است که فریبکاری ادامه نداشته باشد. این موضوعی است که نباید در مورد آن بحث شود. شما باید بخواهید که دروغگویی بیشتر و مخفیکاری متوقف شود. سایر حیطهها و مرزبندیهایی که میتوانید در نظر بگیرید این است که بر روی دستگاههای دیجیتال نرمافزارهای مانیتورینگ، فیلترینگ و کنترل همسر را نصب کنید؛ در مورد هر ریالی که در زندگیتان خرج میشود حسابرسی کنید؛ سر ساعت مشخصی خانه باشید و اگر قرار است دیر کنید تماس بگیرید؛ در طول روز با یکدیگر چک کنید و از این قبیل موارد. اگر همسر شما در مورد حفظ رابطهتان جدی است حتماً تمامی شرایطی را که مطرح کردید را با سروصدای کمی میپذیرد.
آیا میتوان به همسر خیانتکار دوباره اعتماد کرد؟
احتمالاً بتوان اعتماد کرد، اما این امر تنها در صورتی امکانپذیر است که او چنین اعتمادی را ایجاد کند. متأسفانه اعتماد مجدد بهاندازهای که شما دوست دارید سریع اتفاق نمیافتد درواقع شما و همسرتان در حالت جنگودعوا و مشکلات اعتمادی به مدت ۹ الی ۱۸ ماه بعد از افشای خیانت قرار خواهید داشت؛ همچنین این اتفاق یعنی کسب اعتماد مجدد همسر درزمانی اتفاق میافتد که فریبکاری متوقف شود و او با اشتیاق صادق باشد و هر مرز و قانونی که شما تشخیص دادهاید را قبول کند. اعتماد مجددی که ایجادشده است مثل سابق نخواهد بود اما مشکلی هم نخواهد داشت. درواقع ممکن است که حتی به چیز خوبی هم تبدیل شود. شما و میزان صداقت جدید همسرتان و رک و روراست شدن میتواند به شما این کمک را بکند که حتی بیشازپیش با یکدیگر احساس صمیمیت کنید و این خیلی چیز خوبی است.
باور داشته باشید یا نه، خیلی از افراد به روانشناسان متخصصی که به آنها مراجعه کردهاند پس از فرآیند احیای رابطه میگویند که این خیانت یکی از بهترین چیزهایی است که برایشان اتفاق افتاده است! به این دلیل که ترکها و شکافهای موجود در رابطهی زناشویی آنها را برملا کرده و آنها را مجبور کرده است که هردو به همسرانی بهتر تبدیل شوند.
1 دیدگاه
مرد
من یک جوان 35 ساله هستم که سال 96 پس از 6 سال زندگی مشترک متوجه شدم همسرم بهم خیانت می کند، از زمانی که به ایشان شک کردم تا زمانی که همه چیز رو مطمئن شوم تقریبا 2 ماه به طول انجامید. روز 10 اسفند 96 ایشون رو در برج یادمان آزادگان کرج در دفتر مردی تنها گرفتم اما متاسفانه به قدری دلهره و ناراحتی داشتم که اصلا به فکر تماس با پلیس 110 نشدم، و پس از برسی کیف و تلفن همراهش مدارک بسیاری دال بر داشتن روابط نا مشروع با افراد متفاوت را پیدا کردم، دو اشتباه بزرگ مرتکب شدم، اول اینکه به خودش همه چیز رو گفتم، وقتی شکایت نامه رابطه نامشروع رو دید، ازش عکس گرفته بود و برای اون پیره مرد فرستاده بود!
دوم اینکه به اصرار خانواده ام وکیل نگرفتم، لذا می گفتند فقط طلاقش بده بره!!
همان شب ایشان اعتراف کردند که با فردی که من بهش مشکوک بودم در ارتباط بودند، گریه کردن و به من گفتن برو فلانی رو بکش! من اگر جای تو بودم تکه تکت می کردم! اون زندگی ما رو نابود کرد! از خدا خواستم تو نفهمی امشب من توبه کنم!
خیلی مسائل رو بازگو کردند، البته بعدا زیر همه حرف ها زدند. که آقای فلانی فکر کرده بود که می خواستین طلاقم بدین! و خانواده ایشون کاملا در جریان روابط دخترشان با مردان بودند و فقط من نمی دانستم!!
از مسائل خصوصی خانوادگی شان به همسر سابقم گفته بودن، در مورد لیزر موهای زاید بدن دختر و خانومش گفته بود، تا گاو صندوق بزرگ منزل پدریشان که به اندازه یک اتاق است!! آیا این حرف ها رو من از خودم در آوردم؟ من از کجا باید بدونم داماد اون پیره مرده چطور آدمیه یا اینکه زنش کجا موهای زاید بدنشو زده؟ یا اینکه پدرش فقط پسر کوچیکه رو به اتاق گاو صندوق راه می ده؟؟؟
پیامک های دستورانه آن مرد مانند ” ببینمت” این پیامک همکاری هست؟؟؟
یا پیامک “آخ جوووووووووووووووون” اون خانم؟؟ قاضی می فرماید رابطه کاری بوده؟؟؟
آخه 300 بار تماس کاری در یک ماه؟؟ آقای قاضی آیا زنه شما و یا دختر شما هم اگر این رابطه رو داشت باز هم می گفتید کاری بوده تماس ها؟؟؟؟
بعدش هم اون آقا از آشناهای قدیمی بودند که من بهتر می دونستم دزد ناموس هست، و از ابتدا به همسر سابقم هشدار داده بودم، حتی سال 92 با ایشان تماس گرفتم و گفتم دیگه نه برای هانومم کار بیار نه تماس بگیر!!!!
اما متاسفانه روابط پنهانی ادامه داشته و من چون خودم کج نمی رفتم اصلا شک نکردم!
بعد که همه چیز رو فهمیدم و به اون آقا گفتم، اون آقا بهم گفت من همه جا آشنا دارم هیچ غلتی نمی تونی بکنی!
روزی که رفتم دادسرا، رییس دفتر منو از دفتر انداخت بیرون! در صورتی که اصلا حرفی نزده بودم، بعد توی پرونده لیست تماس های پیره مرده رو گذاشته بود زیر!!!!!
بعدش قاضی گفت عکس و فیلم بیار اینها مدرک نیست!!!!
جالب است بدانید در زمان طلاق از من تعهد محضری خواست که دیگر پیگیر پرونده رابطه نامشروع من نشوی!!!
زمانی که من مهریه ایشان را کاملا پرداخت کرده و طلاقشان دادم، ایشان از من بابت افترا شکایت کرده!!!!
و قاضی من را مجرم شناخته و برایم حکم شلاق بریده !!!!! باید بزنید، من باید شلاق بخورم که در 6 سال زندگی و 4 سال دوستی نفهمیدم با یک فاحشه زندگی می کنم، این سزای یک مرد احمق است! که زنش را در جامعه رها می کند و به او اعتماد می کند!
عجب قانونی! زن شوهر دار مشروع است شب و نیمه شب با مردان متاهل پیامک “جووووووووون” بدهند، من افترا زن شدم؟
از قاضی خواسته بودم تا ریز واریزی های بانکی ایشان را مشاهده کند تا ببیند چرا این افراد این مبالغ را برایش ریختن! 20 میلیون؟؟؟؟ 8 میلیون؟؟ ویلای شمال 160 میلیونی!
خیلی از این پول ها بیشتر! متاسفانه اینقدر وضع جامعه خراب است که قضات دستور دارند زیاد داخل این مسایل نشوند! پس چه کسی حق ضایع شده من را باید بگیرد؟؟؟
واقعا این انصاف است؟ این چه دادگاهیست؟ این چه عدالتیست؟